امین داره کتاب میخونه
محمد با لپ تاپش مشغوله
وحید خوابیده
امیرحسین و سپهر هم دارن فیفا بازی میکنن
سلام . اینجا خوابگاهه ...
در فرصتی مناسب ادامه این پستو مینویسم
+ مشروح اخبار :
صب ب امیرحسین زنگ زدم و از خواب بیدارش کردم . گفتم بیا بریم دانشگاه پینگ پنگ بزنیم . قبول کرد . رفتیم دانشگاه . با دیدن کلی از دوستا ، گپ مفصلی شروع میکردیم . بالاخره تونستیم بریم پینگ پنگ بازی کنیم . بعد 2 سال تقریبا !! خوب بود . چسبید :)
از انجایی ک امیرحسین نیز قراره بره تهران ، تصمیم بر این شد ک امروزو بیشتر با هم باشیم . ناهارو دو تایی رفتیم بیرون خوردیم . جای شما خالی :)) بعدش گفتیم چی کار کنیم چی کار نکنیم ... در یک حرکت جالب رفتیم میوه فروشی ی خربزه خریدیم رفتیم خوابگاه تا بچه ها رو ببینیم . نزدیکای ساعت 4 بود ک رسیدیم خوابگاه . 4نفرتو اتاق بودن . محمد - سپهر - امین - وحید . محمد 4:30 از خواب بلند شد ک بره وسایل ناهارو بخره :||||
بعد ده دیقه با یک کیلو گوجه ، یک کیلو تخم مرغ ، دو بسته نون و نیم کیلو فلفل برگشت . وحید زود دست ب کار شد و گوجه هارو پوست کند . امین هم گوجه هارو خرد کرد . سپهر هم حرف میزد فقط :)))
من و امیرحسین گفتیم ک ما نهار خوردیم ولی اهمیت ندادن . 3 تا از تخم مرغارو گذاشتن یخچال ، 12 بقیه رو بردن ک باهاش املت درست کنن ! جای شما خالی یک املتی درست کرده بود ک نگوو . من فقط دو لقمه خوردم . امیرحسین هم کلا نخورد . بقیه شو 4 نفری 2 سوته تموم کردن .
یه ساعت بعد نهار خربزه ای ک گذاشته بودن تو یخچال رو در آوردن . همه شروع کردن ب خوردن بجز من . من وقتی خربزه میخورم گلوم شدیدا میخاره . شدیـــــــــــــــدا . :| بعد خربزه امیرحسین و سپهر شروع کردن ب فیفا بازی کردن . امین کتابو دستش گرفت ک پروژه شو تموم کنه . محمد هم رو صندلی نشست و لپ تاپشو روشن کرد . وحید میگفت دیشب فقط 3 ساعت خوابیده . خوابش میومد . گفت من میخام بخابم . بالش انداخت جلوی پنکه و دراز کشید.
نمیدونم من اینقدر رو خواب حساسم یا بقیه کلا بیخیالن . هر چقدر ب امیرحسین و سپهر گفتم ک شما فقط دکمه میزنین خودتون بازی نمیکنین ک اینقدر سرو صدا میکنین ولی انگار ن انگار . گوششون بدهکار نبود . با هر توپی ک از کنار تیر رد میشد اینا فریاد " اوه مای گاد " سر میدادن . بعد ی نیم ساعت ب امیرحسین گفتم ک بریم دیگه . اونم قبول کرد . خداحافظی کردیم و رفتیم . وحید هنوز خواب بود ...
زندگی توی خوابگاه خیلی سخته . شیرین هست ولی سخته .